اخبار

می خواست بره و بچه ها منتظرش بودن...

حس عجیبی داشت، انگار می دونست این دفعه برگشتنی نیست!

اضطراب داشت که چه جوری با مادر خداحافظی کنه...

با خودش می گفت: «یعنی الان چی می خواد بگه، من که طاقت ندارم بشنوم...»

 



فکر می کرد الان قراره بشنوه که پسرم زود برگرد! من رو تنها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و...

بالاخره دلش رو زد به دریا و رفت جلو، دست مادر رو بوسید و از زیر قرآن ردش کرد...

منتظر شنیدن شد که یه دفعه مادر گفت:

«خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س) برسون»



 

امروز دانش آموزان مهرآیینی همزمان با فرارسیدن سالروز وفات کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س)به زیارت قبور مطهر شهدا رفتند.

برای مشاهده عکس های مربوطه به بخش گالری تصاویر مراجعه فرمایید.